بر اساس نظریه پربیش كشورهای توسعهنیافته به جای اینكه كالاهایی مثل یخچال، ماشین لباسشویی، اتومبیل و… كه كالاهای مصرفی بادوام هستند را از خارج وارد كنند باید با سرمایهگذاری و كمك دولت آنها را در داخل تولید كنند.
این اقتصاددان معتقد بود استراتژی جایگزینی واردات موجب قطع وابستگی بازار كشورهای توسعهنیافته به كشورهای صنعتی میشود و از طرف دیگر موجب صرفهجویی ارزی میشود و سرانجام اینكه كشورهای عملكننده به جایگزینی واردات در یك دوره زمانی صنعتی خواهند شد.
این نظریه در برخی از كشورهای با نظامهای غیردموكراتیك مثل برزیل در دوره حكومت نظامیها و در ایران تحت حكومت محمدرضا پهلوی خوشایند بود و میتوانست به آنها نوعی وجاهت بدهد. نظریه یادشده كه سرچشمه ماركسیستی داشت در اوج دوران جنگ سرد به نفع كشورهایی مثل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی (سابق) بود كه اصولا با صنعت كارخانهای بیگانه بود و هرگز در طول ۷۰ سال حكومت ماركسیستها كالایی كه برند شود و مردم جهان را به آسایش و راحتی برساند تولید نكرد.
در ایران و پس از آنكه محمدرضا پهلوی همه قدرت سیاسی و اقتصادی را دراختیار گرفت آرمان پربیش به وسیله برخی از وزیران صنعتی دنبال شد. تاسیس كارخانههایی مثل ارج، آزمایش، ایران ناسیونال و… بر پایه عمل به این آرمان بود. این استراتژی اما الزامهای خود را داشت و آن كشیدن دیوار بلندی از تعرفههای بلندبالا برای جلوگیری از واردات كالاهای مشابه یا گران كردن عمدی واردات آن كالاها بود. حمایتهای تعرفهای و غیرتعرفهای مثل دادن اعتبارات ارزانقیمت و ارز ارزان برای واردات كالاهای واسطهای مورد نیاز برای ساخت این تولیدات و… نیز ادامه داشت.
این استراتژی اما نتایج منفی پرشماری داشت كه مهمترین آنها صنعت گلخانهای بود كه نباید عنصر رقابت وارد آن میشد زیرا صنایع نوزاد بودند و احتیاج به مراقبت داشتند. این صنایع نوزاد اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدت یك دهه تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در دامان پر مهر دولتهای وقت قرار داشتند و به احترام حفظ كارگران آنها هرگز تعطیل نشدند و مزه رقابت را نیز نچشیدند.
در این دوران و پس از آن اما دنیای صنعتی دست روی دست نگذاشته بود و زاد و رشد سریع تكنولوژی و بازار به آنها امكان داد تا تولیدات خود را مطابق با خواستههای مصرفكنندگان و تحولات مادی زندگی بشر سازگار كنند. اینگونه شد كه به طور مثال در حالی كه الگوی مصرف مسكن در ایران از خانههای مستقل به آپارتماننشینی و كوچ خانوادهها به آپارتمانهای كمتر از ۷۰ مترمربع كه در آنها فضا برای آشپزخانه كمتر از ۱۰ مترمربع بود نمیتوانست میزبان یخچال و لباسشوییها و اجاق گازهایی باشد كه كنار هم قرار دادن آنها جای زیادی میخواست. به این ترتیب بود كه رویكرد به خرید لوازم خانگی كوچكتر و با تكنولوژی روز كه یخچال آن برفك نزند و صدای آن كل یك خانه ۷۰ متری و حتی كمتر را پر نكند در دستور كار خرید مصرفكنندگان قرار گرفت.
از سوی دیگر فشارهای ناشی از سقوط قیمتهای نفت در چند مقطع ۱۳۶۵ و ۱۳۷۱ نیز احتمال ادامه حمایت از این كارخانهها را نمیداد. علاوه بر این و با ورود بانكهای خصوصی پرداخت اعتبارات ریالی ارزانقیمت نیز ناممكن شد و از طرف دیگر الزامهای پیوستن به سازمان تجارت جهانی نیز ایران را ناگزیر میكند نرخ تعرفههای موثر از صنعت را كاهش دهد. این مسایل را اگر در كنار نازایی تكنولوژیك در تولید لوازم خانگی قرار دهیم و یادمان باشد كه در همه ۵۰ سال از ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۵ تولیدات این صنعت حتی نتوانسته است بازار كشورهای همسایه را نیز ملاقات كند به ما یادآور میشود كه حمایت از این دست تولیدكنندگان دیگر به نفع منافع ملی نیست.
به گزارش ساعت ۲۴، درباره شرایط موجود این صنعت چند نكته را یادآور میشوم:
۱- واقعیت این است كه دوران افكار جنگ سردی كه رائول پربیش پیشگام ترویج آن در اوایل دهه ۱۹۶۰ بود و استراتژی اشتباهی را یادآور میشد سپری شده است. مقایسه كشوری مثل كره جنوبی با آرژانتین در پنج دهه سپری شده نشان میدهد كه استراتژی ضد رقابت پربیش چه بر سر آرژانتین آورد و استراتژی رقابت تا نفس آخر كره جنوبی را به كجا رسانده است. بنابراین برگشتب به عقب و ازسرگیری حمایت از صنعت داخلی با ارز ارزان، تعرفههای بلند و اعتبارات ریالی ارزان از منابع بانكی امكانپذیر نیست.
دنیای امروز دنیای رقابت است و از دست دادن هر روز در این دنیای پر از رقابتهای ثانیهای به معنای عقب ماندن چندساله از كاروان پیشرفت است. افكار و عقاید قدیمی را برای حفظ و گسترش منافع خودمان دوباره از گور بیرون نیاوریم.
۲- صنعت لوازم خانگی در دنیای امروز یك صنعت جهانی شده به حساب میآید و فقط برندها هستند كه عنوان دارند و كالا به نام آنها فروخته میشود. این وضع حتی در صنعت رایانه و اتومبیلسازی نیز مصداق دارد و نباید خود را در قید و بندهای دوران سپری شده محصور كنیم. به جای اینكه چرخ را از نو بسازیم باید با دنیای امروز سازگار شویم و ضمن حفظ منافع ملی و تلاش برای سربلندی نام ایرانی، دنبال تولید كالاهایی برویم كه در آنها نوعی مزیت نسبی داریم و از این مزیت برای توسعه بازار استفاده كنیم. استفاده احساسی و هیجانی از عناوینی مثل «صنعت مونتاژ» و تعطیلی یك كارخانه قدیمی مثل ارج برای تحریك احساسات و ایجاد تنگنا برای دیگران در دنیای امروز جایگاهی ندارد و باید به اندیشههای بلندتری پرداخت.
تجربه جهانی نشان میدهد كه دوران اصطلاح صنایع نوزاد و حمایت از آنها دورانی سپری شده است و حز هدر دادن منابع ملی و فشار بر پساندازكنندگان راه به جایی نمیبرد. توسعه صنعتی در دنیای امروز با عقاید و افكار نیم قرن پیش تفاوتهای بنیادین كرده است و تولید همه كالاها در داخل در عمل جز اینكه برای یك گروه معدود سودهای بالا دارد هرگز به نفع مصرفكنندگان نیست.
دادن بازار ۱۷ هزار میلیارد تومانی لوازم خانگی به تعدادی تولیدكننده محدود و جلوگیری از رقابت با انواع تمهیدات غیراقتصادی به معنای ایجاد رانت خواهد بود و در این وضعیت كسانی میمانند كه پاداش خوبی به حمایتكنندگان دهند. وادار كردن مصرفكننده ایرانی به اینكه باید حتما كالایی گرانتر، نامرغوبتر و انحصاریتر خریداری كند در دنیای امروز قطعا جواب نمیدهد و نباید دنبال این عقاید ناسازگار با تحولات دنیای امروز باشیم.
آیا آن دسته از افراد كه میخواهند با تحریك احساسات در شرایط تعطیلی یك كارخانه قدیمی منافع خود را دنبال كنند حاضرند به طور مثال به جای هواپیمای ایرباس و بویینگ سوار هواپیمایی شوند كه در شرایط انحصاری تولید و فاقد كیفیت است؟
جهت آگاهی و دریافت آخرین اخبار صنایع لوازم خانگی ایران و جهان و نیز جدیدترین قیمت ها و بازار لوازم خانگی از طریق تلگرام به کانال اختصاصی ال کا ایران (https://telegram.me/lkirancom ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.